شنبه 6 12 1390
نقشه بيرجند

موقعيت و حدود شهرستان بيرجند

شهرستان بيرجند در جنوب استان خراسان و بين مدارهاي 32 درجه و 53 دقيقه عرض شمالي و59 درجه و 13 دقيقه طول شرقي نسبت به نصف النهار مبدا قرار دارد .

شهرستان بيرجند از شمال به شهرستان قائن ، از غرب به فردوس و طبس، از جنوب به نهنبدان و از شرق به افغانستان محدود مي شود .مساحت شهرستان بيرجند 31704 كيلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح دريا 480متر است .بيرجند تا تهران 1320 و تا مشهد 486 كيلومتر فاصله دارد

 

 

آب و هواي بيرجند

شهرستان بيرجند به دليل دوري از مسير باد هاي باران آور، عدم وجود ارتفاعات مهمي كه بتواند در تعديل آب و هوا و جذب نزولات جوي مؤثر واقع شود و مجاورت با كوير لوت در خشك ترين تقسيم بندي اقليمي خراسان قرار دارد . ميانگين درجه حرارت در همه نقاط شهرستان به يك اندازه نيست .

به طور كلي بيرجند به تبعيت از وضعيت پستي ها و بلندي ها دو نوع اقليم دارد :

  1. اقليم گرم و خشك شامل مناطق دشت و حاشيه شهرستان .

2. اقليم خشك و ملايم كه در بخش هاي مرتفع شمالي و مركزي شهرستان (رشته كوههاي  باغران و مؤمن آباد) مشاهده مي شود .

فصل گرم بيرجند طولاني است و ماههاي خرداد، تير و مرداد را در بر مي گيرد و ايام سرد سال شامل ماههاي آذر، دي و بهمن مي باشد . متوسط بارندگي سالانه 167 ميليمتر است كه بيشترين ميزان آن مربوط به فصول زمستان و بهار مي باشد . دره هاي واقع در رشته كوههاي منطقه از جمله رشته كوه باغران از مناطق ييلاقي و خوش آب و هواي شهرستان محسوب مي شود.

 

 

جمعيت بيرجند

طبق آمار سال 1375 شمسي جمعيت اين شهزستان در حدود 276460 نفر است كه از اين تعداد 141031 نغر مرد و 134554 نفر زن هستند . از كل جمعيت بيرجند تعداد 131488 نفر در نقاط شهري و 145012 نفر در روستا ها زندگي مي كنند .

 

 

سابقه تاريخى بيرجند در گذر زمان

بر اساس اسناد بازمانده از دوران باستان "قهستان" خاستگاه و زيستگاه يكي از اقوام ايراني نژاد به نام "ساگاردت " بوده و بخشي از ساتراپي چهاردهم هخامنشي به شمار مي آمده است . اين نظريه را دو سند معتبر كهن توجيه و اثبات مي نمايد . يكي كتيبه هاي هخامنشي و ديگري نوشته هاي مورخان يوناني . هرودت مورخ بزرگ قرن پنجم پيش از ميلاد به اين قوم اشاره كرده و درباره آنها مي نويسد :"آنها در رديف اقوام شرقي هستند و از سكنه چهاردهم هخامنشي به شمار مي روند . "

به جز نوشته ها و قرائن تاريخي يك سند و مدرك بسيار معتبر (كتيبه كال جنگال ) نشان مي دهد كه در دوران حكومت اشكانيان، قهستان از ايالات شاهنشاهي اشكاني وبخش "خوسف " ساتراپ نشين اين منطقه بوده است .

در عهد ساساني قهستان از ايالات آباد و معتبر بوده هر چند گاهي فرمانروايي اين منطقه در دست هپتاليان بوده است . كتيبه و سنگ نگاره ها ي لاخ مزار روستاي كوچ بيرجند حاوي نوشته هايي به خط پهلوي ساساني است كه در آنها نام" آخشنواز " پادشاه هپتالي و "قباد " پادشاه ساساني به چشم مي خورد . همچنين صحنه بزم و عروسي قباد با دختر " آخشنواز " و صورت چند شخصيت هپتالي همگي بر حضور مؤثر هپتاليان در جنوب خراسان تاكيد دارند .

مورخان فتح خراسان را در سال 22 هـ .ق در زمان خلافت عمر و فتح قهستان را در سال 29 هـ .ق در عهد خلافت عثمان دانسته اند. قهستان تا سال 259 هـ . ق در سيطره عباسيان بود و توسط واليان خلفا اداره مي شد و چندي از اين مدت جزء قلمرو طاهريان بود .  در اين سال يعقوب ليث صفاري كه رهسپار سركوبي نيشابور بود قهستان را فتح نمود و حاكماني در نقاط آن گمارد و تا سال 299 هـ. ق قهستان در دست خاندان صفاري بود . پس از آن  قهستان مدتي در تصرف امراي محلي سيستان و از زمان حسن صباح تا تهاجم سپاه هلاكو خان مغول در دست امرا و حكام اسماعيليه بود . چنانچه قهستان يكي از مراكز عمده سيلسي اين فرقه و بهد از الموت مقر حضور فدائيان اسماعيليه بود . موقعيت خاص، دوري از مركز حكومت، وضعيت طبيعي و وجود كوههاي بلند و صعب العبور از مهم ترين علل حضور فدائيان اسماعيليع در اين منطقه بوده است . قلعه كل حسن صباح ، قلعه بزرگ، قلعه رستم ... از مشهورترين قلاع اسماعيليه در قهستان مي باشد . سرانجام با حمله هلاكو خان مغول طومار اسماعيليان در هم پيچيد در حالي كه بازتاب جغرافيايي حضور آنها در فهستان به صورت ويراني شهر ها، كور شدن قنوات ، آسيب ديدن توان هاي محيطي، اشاعه فقر، مهاجرت هاي نا خواسته و كاهش جمعيت و ويرانه هايي از قلاع سابق بر جاي ماند .

در گيريها و نزاع هايي كه به واسطه وجود اسماعيليان از حوالي قرن ششم تا قرن هفتم هجري در اين نواحي به وقوع پيوست ، سبب ويراني شهرها شد . ولي به نوبه خود موجب توجه بيشتر به نواحي اطراف بيرجند و خود بيرجند كه تا اين زمان قصبه كم اهميتي بود، گرديد . هر چند نام بيرجند از قرن هفتم هجري مطرح شده ليكن تا دوران صفويه همچنان به صورت قصبه اي نه چندان مهم بوده است . از اين زمان فصل جديدي در تاريخ اين شهر گشوده شد . علل اين امر را مي توان به شرح ذيل بيان نمود :

 1. رسميت مذهب تشيع كه سبب شد تا قاينات كه پيش از اين پناهگاه شيعيان به شمار ميرفت مورد توجه قرار گيرد .

 2. رواج اقتصاد تجارتي، رونق داد و ستد و فزوني كاروانهاي تجاري براي اين ناحيه در انزوا افتاده ، فرصت مناسبي جهت رشد اقتصادي و توسعه كشت و كار فراهم آورد .

 3. در عهد صفويه به ناامني هاي ناشي از حضور اسماعيليان ، يورش مغول ، تيموريان ، افاغنه و بلوچ ها خاتمه داده شد .

 4. اهميت بيرجند از عهد صفويه كه خانواده اميريه (علم) امارت يافته و در آنجا مستقر شدند بيشتر شد و بتدريج جايگزين شهر قائن گرديد .

بيرجند كه از زمان انتخاب شدنش به عنوان حاكم نشين قائنات در مسير پيشرفت افتاده بود ، با رونق گرفتن تجارت در اوايل قرن حاضر و گسترش ارتباطات ميان انگليس و هند شكوفايي بيشتري پيدا كرد . اتصال خط آهن كراچي به زاهدان كه توسط انگليس و در مسير خط ارتباطي اروپا به هند ايجاد شده بود موقعيت تجاري بيرجند را بيش از پيش بهبود بخشيد .

تاريخ بيرجند در سده هاي اخير با نام خاندان اميريه (علم ) در هم آميخته است . اين خانواده خود را از اعقاب اعراب خزيمه مي دانند كه از بحرين به اين ناحيه مهاجرت كرده اند و به دليل خصومت مامون و طاهريان با علويان در طول دوره عباسي مورد بي مهري قرار گرفته اند . سابقه روشن اين خاندان منحصر به دوره صفويه و بعد از آن است . در اواخر دوره صفويه با پيوستن امير اسماعيل خان خزيمه به اردوي نادر، حكومت قاينات به او تفويض شد . پس از حوادث جنگ هرات در دوران حكومت فتحعلي شاه استعمار بريتانيا در راستاي استراتژي منطقه اي خود توجه خويش را به نواحي شرقي ايران به ويژه خراسان و سيستان معطوف داشت ... با توجه به آشفتگي حكومت قاجار و نفوذ روسيه تزاري در آن، اساس اين استراتژي تبديل حكومت محلي  قائن به مركز سياست بريتانيا در منطقه و بهره گيري از خاندان علم به عنوان پايگاهي قدرتمند بود . اميرابراهيم خان (شوكت الملك) علم و پسرش اسدالله علم كه در دوران پهلوي به مقام وزارت رسيدند از چهره هاي شاخص اين خاندان به شمار مي روند .

 

 

نام و وجه تسميه بيرجند

 اين شهر را از قديم به دو نام خوانده ‏اند: 1- قهستان. 2- بيرجند.

 

 قهستان:

 « قهستان» نام تمام سرزمينى است كه در جنوب خراسان واقع و شامل ولايات خواف، گناباد، بجستان، كاشمر، فردوس ، طبس، قائن، طبس مسينا ، بيرجند و نهبندان بوده ولي گاه به محدوده كوچكتري از اين سرزمين يعني ولايت قائنات اطلاق گرديده و گاهي تنها به "شهر بيرجند" نيزگفته شده است . ( 2 نك: احمديان. جغرافياى شهرستان بيرجند صص 61-62. )اين ناحيه به سبب كوهستاني بودن به اين نام يعني " قهستان " (معرب كهستان= كوهستان) خوانده شده است .

 

 

بيرجند :

بيرجند به صورت برجن ، برجند ، بركندو بيركند نيز در نوشته ‏ها و فرهنگ‏نامه ‏ها آمده است. ( 2 افشار سيستانى. ايرج. « شناخت استان خراسان«. صص 168-170 ) . بيشتر كساني كه درباره ساختار و معني واژه بيرجند اضهار نظر كرده اند كلمه " بيرجند "را مركب از دو جزء "بير"(=بر) و جند دانسته اند . آنان جزء پسين كامه يعني "جند" را معرب واژه كند يا تلفظي ديگر از آن مي دانند و" شهر" معني مي كنند . ولي در مورد جزء پيشين آن ـ يعني "بير" اختلاف نظر داشته و آن را به اختلاف "نصف " ،"بلند" ، "چاه " و "طوفان" معني كرده و مي كنند .

 

 

بافت تاريخي

 

ميراث فرهنگي و اهميت توجه به آن

ميراث فرهنگي هر ملت سند هويت و مليت اوست . به عبارت ديگر ميراث فرهنگي به جاي مانده از نياكان خود مي تواند ثابت كند تا چه حد ريشه در تاريخ دارد؟ چه اندازه در علم، تكنولوژي و فرهنگ و تمدن پيشرفت داشته است، او كه بوده ؟ كجا بوده ؟ چگونه زندگي مي كرده و اكنون در چه وضعي مي زيد ؟ اهميت ميراث فرهنگي تا حدي است كه خداوند متعال در هفت آيه از قرآن كريم به انسانهافرمان مي دهد : سير كنيد در زمين ، آثار ديگران را ببينيد و در آن انديشه كنيد و ببينيد عاقبت كساني كه در گذشته زندگي مي كردند، چه شده ؟

امروزه يكي از معيارهاي سنجش حدود مدنيت ملتها، ميزان توجه آنها به ميراث فرهنگي خويش است . ملتي كه به ميراث فرهنگي خود توجه نكند ، در تهاجم فرهنگي يا به تعبير رهبر فرزانه انقلاب ، آيت الله خامنه اي ، در شبيخون فرهنگي از دشمن شكست خورده است زيرا به آنچه كه خود دارد اهميت نمي دهد و آنچه را كه  ديگران براو تحميل مي كنند ، مي پذيرد. جامعه اي كه به گذشته خود احترام مي گذارد سبب مي شود تا آيندگان نيز به او احترام بگذارند .

ميراث فرهنگي شامل كليه آثار ي است كه از انسان در طول تاريخ برجاي مانده است . از ابزارهاي سنگي انسانهاي اوليه تا آثار ناب هنري دوران معاصر ، از نخستين كلبه هاي چينه اي تا شهرهاي وسيع امروزي ، از اولين دست نوشته ها تا دايره المعارفهاي بزرگ امروزي ، از لالايي مادران براي فرزندان خردسال تا آهنگهاي پيچيده امروزي و از نخستين دست سازهاي سفالي تا ابزارآلات مدرن امروزي همه و همه بخشي از ميراث فرهنگي گران قدر ما هستند .

 

ميراث فرهنگي به سه دسته عمده تقسيم مي شود :

. آداب، رسوم، سنن، باورها، اعتقادات

. اشياء منقول مانند كليه دست سازها نظير ظروف ، ابزار، آثار هنري و آثار تاريخي و ...

.آثار غير منقول مانند بناها، بافتهاي تاريخي، محوطه ها و تپه هاي باستاني.

 

 

 

روند شكل گيري و گسترش شهر بيرجند

متاسفانه محدود بودن اطلاعات از اوضاع اجتماعي ، فرهنگي و تاريخي بيرجند در دوره هاي مختلف باعث شده تا نتوان به طور مستدل از روند شكل گيري و گسترش اين شهر سخن گفت .

اولين بار ياقوت حموي در معجم البلدان (623 هجري قمري) از بيرجند به عنوان شهري زيبا در كوهستان نام مي برد . اين زمان مصادف است با قدرت داشتن اسماعيليان در قهستان ، حمد الله مستوفي در نزهت القلوب (740هجري قمري) و حافظ ابرو در اوايل قرن نهم هجري بيرجند را يكي از شهر هاي عمده قهستان معرفي مي كند . آغاز گسترش و شكوفايي بيرجند به دوره صفويه برمي گردد . از اين دوره به بعد با قدرت گرفتن خاندان خزيمه در جنوب خراسان مركزيت قهستان كه تا اين زمان قاين بود  به بيرجند منتقل مي شود . پس از دوره صفويه محدوده شهر كه تنها منحصر به اطراف قلعه بود به طرف شرق و جنوب شرق گسترش پيدا مي كند . ساخت بناهاي حكومتي ، امارات و كوشكهاي متعدد بعد از اين دوره باعث تغييراتي در كالبد قديم شهري  شود . قرار گرفتن سيستان در سال 1211 هجري قمري باعث شد بخش زيادي از درآمدهاي اين ولايت جهت منافع حاكمان به كار گرفته شده و بيشتر صرف ساخت ابنيه و بهبود وضعيت حاكم نشين ولاتي قهستان يعني بيرجند شود .

دردوره قاجار تعدادي جهانگرد اروپايي از بيرجند ديدن كردند .اين جهانگردان بيرجند را داراي حدود 3000 باب خانه دانسته و از خانه هاي گلي و كوچه هاي پيچ در پيچ و باريك كه در فراز و نشيب تپه ها قرار دارند ، صحبت به ميان آورده اند كلنل مك گرگر ، بيرجند را داراي حصاري با ديوارهاي كوتاه مي داند كه دروازه هاي متعدد دارد ، اما اكنون از اين ديوار و دروازه ها اثري موجود نيست .

 

 

 

اهميت بافتهاي تاريخي

وجود بافتهاي تاريخي از روشهاي والاي فرهنگي ، اجتماعي و تاريخي در شهرها برخوردار است و نشان دهنده هويت ، اصالت و ريشه دار بودن اين شهرهااست . مطالعه اصول معماري و شهرسازي به كار رفته در شهرهاي كهن اطلاعات با ارزشي را از چگونگي وضعيت اقتصادي، اجتماعي، مذهبي و اعتقادات و نوع ارتباط ميان حاكمان و مردم را در اختيار قرار مي دهد. بسياري از مشكلات عمده كه در طراحي شهر ها به سبك غربي وجود دارد (به خصوص در جوامع شرقي و با توجه به جهان بيني ، نحوه زندگي و حتي اوضاع جغرافيايي و اقليمي متفاوت ) با الگو قرار دادن بافتهاي تاريخ قابل حل است .

حفاظت ، نگهداري و احياء بافتهاي تاريخي شهرها به عنوان ميراث باارزشي كه محصول فعاليت ، ذوق و هنر مشترك اقشار و طبقات گوناگون جوامع گذشته است ، از وظايف عمده سازمان ميراث فرهنگي كشور بوده و براي اين امر قوانين لازم الاجرا و خاصي وضع شده است.

 

 

 

ضوابط حريم بافت تاريخي بيرجند

حفاظت از آثار تاريخي و فرهنگي بافتهاي قديمي را نيز شامل مي شود . انجام چنين امر مهمي تنها با مشاركت تمامي سازمانها ، ارگانها و همين طور اقشار گوناگون مردم امكانپذير است . با تنظيم و تصويب بعضي از قوانين مي توان جلوي تجاوز افراد سودجو و برخي اشخاص بي اطلاع را گرفت و اين آثار را تحت حمايت در آورد .

از جمله در ماده (558) مجازات اسلامي آمده است :

هركس به تمام يا قسمتي از ابنيه ، اماكن و محوطه ها و مجموعه هاي فرهنگي ـ تاريخي مذهبي كه در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است يا تضمينات ملحقات تاسيسات ، اشياء ، نقوش منصوب يا موجود در اماكن مذهبي كه مستقلاً نيز واجد حينيت فرهنگي ـ تاريخي يا مذهبي باشد، خرابي وارد آورد، علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از يك الي 10 سال محكوم مي شوند .

با توجه به اينكه بافت قديم بيرجند به عنوان يك مجموعه تاريخي ـ فرهنگي كه تعداد زيادي آثار با ارزش تاريخي را در خود جاي داده، شناسايي شده است . هر گونه فعاليتهاي ساختماني و ساخت و ساز در آن بايد تحت مقررات و ضوابط خاصي صورت گيرد.

  1-  احداث خيابان و يا ميادين جديد ممنوع است .

  2-  تغيير در مسير كوچه ها و يا تعريض آنها تحت شرايط خاص نبايد به گونه اي باشد كه به ساختار بافت لطمه بزند .

  3ـ  ارتفاع ساختمانها در محدوده بافت بايد به اندازه اي باشد كه به حريم منظري بافت لطمه اي وارد نسازد .

  5ـ  در مورد كاشت درختان بيشتر سعي شود تا نسبت به كاشت درختان كوتاه قد اقدام شود .

  6ـ  ازايجاد سر و صدا به دليل اينكه لرزش حاصله از آنها به ساختمانها آسيب مي رساند و بنيان آنها را سست مي كند شديداً جلوگيري شود .

  7ـ  از ورود وسايط نقليه دودزا به دليل ايجاد نمودن تغييرات شيميايي و تسريع در روند تخريب بناها خودداري گردد .

  8ـ  علاوه بر كل محدوده بافت، هر كدام از بناهاي داخل بافت داراي حريم بلافصل مي باشند كه رعايت ضوابط آنها ضروري است .

اشبكه اجتماعي تبيان
 
0
موافقم
0
مخالفم

X